حتماً تا به حال عبارت “هوش هيجاني” را شنيدهايد. هوش هيجاني يا هوش عاطفي (Emotional Intelligence) به مفهوم توانايي شناخت و درک احساسات خود و ديگران و مديريت و هدايت اين احساسات به بهترين شکل و متناسب با موقعيتهاي گوناگون است. افرادي که هوش هيجاني بالايي دارند، بهتر ميتوانند تعت را مديريت کنند و ارتباطاتي اثربخش، مثبت و با همدلي بيشتر خواهند داشت.
اهميت استفاده از هوش هيجاني در بازاريابي و مديريت بر سازمانها پوشيده نيست. اگرچه بسياري از مديران در مقابل اين ايده مقاومت ميکنند و ترجيح ميدهند صرفاً بر اساس منطق، مستندات و روندهاي پيشين تصميمگيري کنند. موفقترين و بزرگترين مديران و کارآفرينان توانستهاند با تکيه بر هوش هيجاني خود در کنار به کارگيري علم و تجربيات، سازمان و بازار هدف را به خوبي مديريت کرده و با نفوذ به ذهن و قلب مخاطبان و مشتريان، در صنعت خود پيشرو باشند.
کاربرد هوش هيجاني در موضوعات بازاريابي و فروش بايد مانند يک بينش و تفکر به تمام بخشهاي سازمان منتقل شود تا روابط انساني، عواطف و نيازهاي مخاطبان در مقايسه با سودآوري کسب و کار در اولويت قرار گيرد. استفاده از هوش هيجاني در ديجيتال مارکتينگ يا بازاريابي ديجيتال که طيف گستردهاي از مخاطبان و بازار را هدف قرار ميدهد، ميتواند در تحقق بسياري از اهداف بازاريابي و داشتن ايدههاي خلاقانه و متمايز، موثر واقع شود. امروزه رسانههاي ديجيتال نقش بسيار مهمي در ارتباط کسب و کارها با مخاطبان هدف ايفا ميکنند. به همين دليل هوش هيجاني ميتواند در زمينهي تعامل و ارتباط هدفمند با مخاطبان در اين رسانهها، برانگيختن احساسات مخاطب و ترغيب آنان به تفکر و انجام عملي خاص مانند خريد، به طرز شگفتانگيزي مفيد واقع شود. جالب است بدانيد تنها حدود يک سوم مشتريان، از سوي برند مورد علاقهي خود حس همدلي و درک شدن را دارند و عملکرد آن برند را مطابق با نيازها و سليقهي خود ميپندارند.
ميتوان هوش هيجاني را از ديدگاه بازاريابي در 5 بخش زير تعريف کرد:
زمانيکه پرسوناي مخاطب را به درستي شناسايي کرده و با استفاده از هوش هيجاني، علايق و تمايلات آنان را دريافته باشيد، ميتوانيد حدس بزنيد کاربران از چه کلمات کليدي يا عباراتي در جست و جو استفاده ميکنند و چه قصدي دارند. سپس ميتوانيد محتواي خود را بر اين اساس بهينه کرده تا مخاطب بتواند به راحتي وبسايت شما را بيابد. در نتيجه، بهينهسازي موتورهاي جست و جو(SEO) موجب افزايش ترافيک وبسايت خواهد شد.
به کمک هوش هيجاني ميتوانيد دريابيد وجود چه عواملي در لندينگ پيج يا صفحه فرود، در بهينهسازي نرخ تبديل مخاطبان شما اثرگذار است. براي مثال، اغلب مخاطبان، تماشاي ويديوي آموزشي دربارهي يک محصول و ويژگيهاي متمايز آن را به مطالعهي يک متن طولاني ترجيح ميدهند. به اين ترتيب، با مشاهدهي ويديو و دريافت اطلاعات لازم، حس خوبي در مخاطب ايجاد ميشود که وي را به کليک کردن روي CTAترغيب ميکند. بنابراين، بايد با توجه به پرسوناي مخاطب و هدف خود از طراحي لندينگ پيج، بايد بهترين نوع محتوا را براي جلب توجه و رضايت آنها انتخاب کنيد.
استفاده از هوش هيجاني در مراحل توليد Lead و ايجاد مشتريان راغب به استفاده از محصول يا خدمت شما بسيار موثر است. به ميزاني که با مشتريان احساس همدلي داشته و احساسات و علايق آنها را محترم شماريد، بيشتر به سمت شما جذب خواهند شد.
همانگونه که اشاره شد، اهميت دادن به نيازها، خواستهها و ايجاد ارزش براي مشتري، موجب رضايت و وفاداري مشتري خواهد شد. درنتيجه، مديريت Lead و استفاده از هوش هيجاني ميتواند اين فرآيند را تسريع کرده و تير شما را به هدف بزند.
با اين وجود که هدف از بهکارگيري هوش هيجاني در بازاريابي، تعامل هدفمند، مديريت احساسات، ايجاد ارزش و نفوذ به ذهن و قلب مشتريان است و سودآوري در اولويت بعدي قرار ميگيرد، اما افزايش نرخ تبديل و مشتريان وفادار به افزايش نرخ بازگشت سرمايه (ROI) ميانجامد.
آژانس ديجيتال مارکتينگ ماکان به کسب و کار شما کمک ميکند تا با استفاده از هوش هيجاني، از مزاياي ديجيتال مارکتينگ در بيشترين حد ممکن بهرهمند شويد.
منبع: آژانس ديجيتال مارکتينگ ماکان
درباره این سایت